جذب مشتری
تعریف جذب مشتری عبارت است از مجموع اقدام هایی که شما تحت عنوان بازاریابی انجام میدهید تا به هدف هر کسب و کار یعنی جذب مشتری ختم شود.خیلی مهم است که خودتان و محصولتان را طوری معرفی کنید که نه تنها بتوانید جمعیتی که می خواهید را به سمت خودتان بکشانید، بلکه تشویقشان کنید که دوباره به سمتتان برگشته و مشتری دائمتان شوند.شبکهسازی و ارجاع:معارفه از طرفه جامعههایی که عضوشان هستیم و یا از طریق شرکای تجاری قدیمی روش قدرتمندی برای جذب مشتری جدید است. این موضوع باعث می شود که مشتریانی با نرخ بازگشت بسیار بالا به سراغ ما بیایند. مشتریانی که با معارفه آمدهاند، در طول زمان بیشتر و بیشتر خرید خواهند کرد و خود مرجعی برای معارفه دیگران خواهد شد.مسائل زیادی در این موضوع درگیر است ولی علاوه بر اینکه باید محصولی داشته باشیم که تقاضا برای آن زیاد است، باید تصور دقیقی از این موضوع داشته باشیم که مشتری ایدهآل ما چه کسی است؟تحت این شرایط میتوان ارتباط مشخص تری با افراد جامعههای محلی ایجاد کرد. همچنین میتوانید بیشتر روی خدمات و محصولات خود تمرکز کنید تا نیازهای دسته مخاطب خود را برطرف کرده باشید.
روش های جذب مشتری
کار تیمی راه دیگری است که می توانید به عنوان اهرم نفوذ به منابع موجود استفاده کنید و آن طرح «میزبان ذینفع» است. در این طرح مؤسسات دیگری که مشتریان هدف آنها با شما مشترک است از پایگاه اطلاعاتی خودشان برای جلب مشتری برای شما استفاده می کنند. یعنی مؤسسه هم پیمان شما در جریان تجارت خود راهی را هم برای جلب مشتری برای شما باز می کند، مثل همکاری یک وکیل و یک حسابرس.آگاهی نسبت به محصولی که میفروشید. خیلی مهم است که همه کارمندان دانش کامل نسبت به محصولات و خدماتی که شرکت ارائه میکند داشته باشند. هیچ چیز بدتر از این نیست که وقتی سوالی درمورد یک محصول یا خدمات از کارمند یک شرکت میپرسید، برود و کس دیگری را بیاورد تا اطلاعات لازم را به شما بدهد یا از شما بخواهد روز دیگری مراجعه کنید که با کسی که اطلاعات دارد صحبت کنید. همکاری های راهبردی:ممکن است از همکاری به عنوان گامی مؤثر استفاده کنید که در صنعت از آن با «همکاری راهبردی» یاد می کنند. در حالی که یک رابطه «میزبان ذینفع» معمولاً کوتاه مدت و یک بار برای همیشه است همکاری های راهبردی می تواند گاهی برای سال ها ادامه پیدا کند.
اهداف جذب مشتری
اگر فروش را به صورت مستقیم و فردبهفرد انجام نمیدهید، حتما باید اطلاعات کافی مربوط به محصول را از طریق بستهبندی کالا، نمایشهای محل خرید ، وسایل و علاماتی که به خردهفروشان داده میشود تا در محل فروش قرار بدهند، مانند پوسترها و جعبههای تبلیغاتی) و هر گونه ابزار بازاریابی دیگری ارائه دهید. حتی اگر محصولات را به صورت مستقیم میفروشید یا برای تشویق مشتریان بالقوه به خرید، اعلامیهای جذاب مینویسید، به نمایش گذاشتن اطلاعات کافی در مورد محصول برای جلب توجه مشتری به شما کمک میکند تا بتوانید مشتریان را به خرید ترغیب کنید.تمام اطلاعات محصول باید مفید، درست و کامل باشد؛زبان به کار گرفته شده روی بستهبندی محصول و وسایل استفاده شده برای بازاریابی باید واضح، مستقیم و به راحتی قابل خواندن باشد؛برای بهتر به نظر رسیدن محصول، بستهبندی و وسایل بازاریابی زمان بگذارید و هزینه کنید (یعنی از عکسهای با کیفیت، رنگهای زنده و غیره استفاده کنید.فروشندهی خوب، فروشندهای است که به کالای خود ایمان داشته باشد و اشتیاق خود را به مشتری نیز منتقل کند. برای نشان دادن علاقهتان به محصول، راههای فراوانی وجود دارد.فقط زمانی که محصول شما مشتریان پروپاقرص خواهد داشت که با مشتری صادق باشید، یعنی در ارائهی اطلاعات محصول و همچنین اعتراف به ندانستن چیزی یا مرتکب شدنِ اشتباه شفاف باشید. از صداقت نترسید، زیرا موجبِ ایجاد اعتماد میشود.
در نتیجه فروش محصول همیشه هم کار پیچیدهای نیست. در ابتداییترین سطح برنامهی فروش با این پرسشها روبهرو میشوید که چه میفروشید، به که میفروشید و چگونه میفروشید. طی فرآیند فروش باید تمرکزتان را بر جزئیات محصول و مشتریان حفظ و در ادامهی مسیر نیز باید به روندهای در حالِ تغییر و نیازها یا خواستههای مشتریان توجه کنید. با مشاهدهی این تغییرات میتوانید برنامهی فروش خود را با تغییرات و نیازهای ایجاد شده تطبیق دهید و فروشتان را بالا نگاه دارید.